واژه شناسی:
ریشه واژه چاپخانه و زمان رواج پول کاغذی در ایران:
از دستاوردهای مهم اقتصادی دوره مغولان پیدایش پول کاغذی در این دوره است. پول کاغذی با نام «چاو» نخستین بار در زمان گیخاتو، شاه مغول، در اثر مبادلات اقتصادی با چین پا به عرصه وجود گذاشت.
رایج کردن پول کاغذی به تشویق صدر جهان، صدراعظم گیخاتو، برای سرو سامان بخشیدن به اوضاع اقتصادی آن زمان انجام شد. اما چنان با واکنش شدید ایرانیان بهخصوص مردم تبریز روبهرو شد که گیخاتو دستور جمعآوری آن را داد.
پیدایش پول کاغذی که جرقه آن در دوره مغول زده شده بود، در همان زمان از بین رفت و تا محدوده زمانی بسیار وسیعی دیگر اثری از آن به چشم نخورد.
سابقه انتشار اسکناس در ایران به دورهی گیخاتوخان، پنجمین ایلخان مغول برمیگردد.شرایط نامناسب اقتصادی و نیاز به واردات مواد غذایی که بر اثر خشکسالی و رکود کشاورزی در دورهی ایلخانان بهوجود آمده بود، حاکمان را بر آن داشت تا سکههای طلا و نقره را از دست مردم جمع کنند.
در سال 693 هجری، زمانی که گیخاتوخان بر ایران فرمانروایی میکرد، در نتیجهی هزینه شدن بیش از اندازهی زر و سیم برای خوشگذرانی خان مغول و اطرافیانش، خزانه کشور تهی شد و حتی برای غذای روز نیز پول کافی در دسترس نبود. در این میان، فردی به نام عزالدین محمدبن مظفربن عمید، که از وضعیت چین و سرزمینهای زیر فرمان قاآن آگاه بود، خود را به صدرجهانزنجانی، وزیر گیخاتوخان رسانید و به او پیشنهاد کرد به جای زر و سیم، چاو را در سرزمین ایلخانان رواج دهد و بحران مالی را از این راه حل کند.
به فرمان ایلخان خرید و فروش با زر و سیم ممنوع شد و در هر شهری ادارهای به نام چاوخانه بنیانگذاری شد و پول کاغذی برای مدتی، هر چند کوتاه، رواج پیدا کرد. این پول، قطعه کاغذی مستطیلی شکل بود که روی آن شهادتین، لغب مغولی گیخاتو، مبلغ آن و عبارت زیر نوشته شده بود:
"پادشاه جهان در تاریخ سنهی 693 این چاو مبارک را در ممالک روانه گردانیدتغییر و تبدیلکننده را با زن و فرزند به یاسا رسانیده، مال او را جهت دیوان بردارند"
اما طولی نکشید که مخالفت با این پول از شیراز و تبریز آغاز و لذا، چند ماه بیشتر عمر نکرد. با اینکه گیخاتو حکم به لغو آن داد، صدای مخالفت با او نه تنها خاموش نشد بلکه گسترش یافت، نظامیان را هم فراگرفت و به تدریج تبدیل به انتقاد عمومی از فساد اداری شد.
گیخاتو پس از اینکه از مخالفت تنی چند از ژنرال هایش آگاه شد و شنید که دست به نافرمانی زده و درصدد شورش نظامی برآمده اند در سال 1295 میلادی از ترس فرار کرد و به مغان شمالی (نخجوان) رفت و در آنجا کشته شد.
فساد اداری و بوروکراسی بد در ایران از زمان مغولها و کمی بیش از 700 سال پیش آغاز شد، در عصر جانشینان شاه عباس به صورتی دیگر درآمد و پیچیده تر شد و پس از یک دوره اصلاحات در زمان نادر و کریمخان، از اواخر سلطنت فتحعلیشاه قاجار رو به وخامت نهاد بگونه ای که دو مستشار آمریکایی بیطرف ـ مورگان شوستر و دکتر میلسپو ـ به یک نسبت از حل این مسئله ابراز یاس کرده بودند.
مورخان ولخرجی حکمرانان مغولی ایران از اموال عمومی و خزانه (بیت المال)را به دلیل بی اطلاعی از رموز و فنون حکومت و بی اعتنایی نسبت به آن به علت ادامه علاقهمندی به زندگانی در حال کوچ و بذل و بخشش به بستگان و خواص نوشته و افزوده اند که این میراث مغول منحصر به ایران نیست، روسیه و چند منطقه اروپایی و آسیایی پیرامون آن هم از قربانیان این میراث هستند که همانا بوروکراسی و فساد اداری است. همین فساد اداری یکی از علل فروپاشی شوروی بوده است زیرا که پس از درگذشت لنین، وارثان انقلاب بلشویکی او نتوانستند و یا نخواستند به آن پایان دهند که در فرهنگ کشور ریشه دوانیده است.
به هر حال، چاو مدت زیادی پایدار نماند و با شورش مردم تبریز و سپس شیراز زمینهی اعتراض سراسری فراهم شد و در زمان غازانخان دیگر اثری از چاو باقی نماند و سرانجام فقط نامی از آن در تاریخ ماند.
البته، نام چاوخانه به صورت چاپخانه در فرهنگ ایرانی ماندگار شد.
منبع:خراسان نیوز
در پی ایجاد شبکه تخصصی آرشیویستهای ایران به آدرس زیر:
https://telegram.me/iranianarchivist
بر آن شدیم تا با همکاری اعضای محترم کانال، مرامنامهای تهیه کرده و همگی ملزم به رعایت مفاد آن باشیم. متن مرامنامه جهت اطلاع کاربران عزیز در وبلاگ نیز درج میگردد.
به نام ایزد یکتا
«مرامنامه شبکه تخصصی آرشیویستهای ایران»
با سلام خدمت اعضای محترم، با هدف ساماندهی مطالب و مدیریت زمان، استفاده بهتر از محتوای کانال و نیز ارائه شیوه صحیح استفاده از شبکههای اجتماعی در تولید و نشر علوم و تبادل افکار، لازم بود مرامنامهای تنظیم و در اختیار اعضای محترم قرار بگیرد که برای همه اعضا محترم لازم الاجرا خواهد بود. چون این شبکه در حوزه آرشیو و کتابداری فعالیت خواهد داشت، چکیدهای از اهداف این شبکه خدمت دوستان ارایه میکنم.
این شبکه فارغ از هر گونه وابستگی سیاسی، دولتی و غیر انتفاعی فعالیت میکند و حوزه فعالیتش شناخت و ارزیابی اسناد و عکسهای آرشیوی، اصول، قوانین و استانداردهای روز در حوزه آرشیو کتابداری، اخبار و اطلاعیههای مرتبط با این حوزه و تسهیل ارتباط میان نخبگان و مسؤلین، تلاش در جهت رشد فرهنگ مطالعه و تحقیق در حوزه آرشیو و کتابداری بخصوص اسناد آرشیوی، شناسایی ظرفیتهای فرهنگی اعضا و بهره برداری بهینه از آنها در جهت تحقیقات آرشیوی، ارایه برنامهها و طرحهای راهبردی بر اساس نیازها و فرصتها و ظرفیتها به سازمانها و ادارات مربوطه میباشد.
قوانین شبکه:
- کاربران در این شبکه در دو گروه «عضو عادی» و «عضو فعال» حضور خواهند داشت. اعضای عادی کاربرانی هستند که از طرق مختلف به عضویت شبکه دعوت شده و مطالب آن را مطالعه و استفاده میکنند. اعضای فعال کاربرانی هستند که دسترسی درج مطلب داشته و تعهد فعالیت در حوزه مشخصی و طبق روال تعیین شده را خواهند داد.
- هرگونه ارتباط با مدیر شبکه صرفا از طریق آدرس @amir54 در تلگرام انجام خواهد گرفت.
- همه اعضای محترم ملزم به تکمیل و ارسال فرم رزومه (که متعاقبا ارسال خواهد شد) به آدرس معرفی شده میباشند.
- اعضایی که متقاضی دریافت دسترسی admin برای درج مطلب میباشند، هنگام تکمیل فرم رزومه، قسمت مربوط به درخواست دسترسی ادمین را نیز تکمیل نمایند. بدیهی است با قبول قوانین مندرج در آن، از اعضای محترم تقاضا دارد خود را ملزم به رعایت آنها بدانند
- در راستای مدیریت زمان، (هم برای اعضای عادی و هم برای اعضای فعال) هنگام ایجاد دسترسی برای اعضای فعال، زمان فعالیت در طی هفته و تعداد پستهای مجاز قابل درج به ایشان اعلام خواهد شد که تقاضا دارد خود را ملزم به رعایت آن نمایند.
- اعضای فعال، ملزم خواهند بود در انتهای مطلب هر پستی که درج میکنند، آدرس پروفایل خود را نیز با هدف معرفی و مشخص بودن نویسنده درج نمایند.
- هر گونه توهین به شخص حقیقی یا حقوقی یا درج مطالب خلاف موازین و قوانین اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران، منجر به حذف بدون تذکر فرد خاطی خواهد شد و تبعات آن نیز متوجه نویسنده مطلب خواهد بود.
- اعضای فعال از هرگونه چت، طنز و شوخی، بحث و جدلهای دونفره خودداری و از قرار دادن هر نوع پست بی محتوا و کم مایه اجتناب کنند و تنها پستهای ناب و بکر مربوط به شبکه اکتفا شود.
نقش برجسته خونگ اژدر یا تنگ نوروزی روی تخته سنگی بزرگ در 15 کیلومتری ایذه در استان خوزستان نقش شده است. در این نقش یکی از حاکمان محلی تمام قد ایستاده و چهره او از روبرو حجاری شده است.
این اثر تاریخی شامل دو نقش برجسته متعلق به دوره عیلامیان و اشکانیان روی یک سنگ است که نقش برجسته متعلق به دوره عیلامیان تقریبا محو شده است.
در نقش برجسته اشکانی، یکی از حاکمان محلی تمام قد ایستاده و چهره او از روبرو حجاری شده است. دو کبوتر نیز دیده میشوند که یکی از آنها حلقه قدرت را به همراه دارد و شاه اشکانی روی اسب در سمت چپ قرار گرفته. در سمت دیگر سه نفر ایستادهاند که اولی یک روحانی است و چیزی شبیه میوه کاج در دست دارد. دو نفر دیگر احتمالا نگهبان هستند.
اولین نقش برجسته بر پیشانی سنگ رو به آبادی از دوره عیلام کهن با موضوع بار عام به حضور پادشاه میباشد. دومین نقش بر پشت همین سنگ از دوره اشکانی (الیمایی) که آیین تنفیذ قدرت شاهک الیمائی را از سوی مهرداد اشکانی نمایش میدهد، حجاری شده است
مرد یک دستی در این نگاره دیده میشود که احتمالا با مجسمه برنزی مرد یک دست که در موزه ایران باستان است ارتباط دارد. شاید این مرد در سنگ نگاره همان مرد یک دست موزه ایران باستان باشد.
در این صورت اگر شخصی غیر از شاه مجسمه خود را ساخته باشد انتظار میرود مجسمه شاه نیز در این محل وجود داشته باشد وفرد مزبرز باید که از مقام بالایی برخوردار باشد.
اولین نقش برجسته بر پیشانی سنگ رو به آبادی از دوره عیلام کهن با موضوع بار عام به حضور پادشاه میباشد. دومین نقش بر پشت همین سنگ از دوره اشکانی (الیمایی) که آیین تنفیذ قدرت شاهک الیمائی را از سوی مهرداد اشکانی نمایش میدهد، حجاری شده است.
این نقش تصویر سواری است با چهره نیم رخ که به چهار فرد با چهرههای روبرو که شاید او را سپاس و درود میگویند نزدیک میشود. این نقش را لویی واندنبرگ در سال 1961 میلادی کشف کرد.
مرد سوار هیبتی کهنسال و کلاه شاهی دارد ملازمی در پشت سر او ایستاده است نفر اول پیاده قامتی بلندتر از دیگران و شال برشانه چپ، دست چپ برکمر و قبضه شمشیر و دست راست با زاویه قائمه مقابل بدن که احتمالا" شی نامشخص همچون میوه درخت کاج در دست گرفته است. 3 نفر بعدی دستان خود را به حالت گره خورده در برابر کمر گرفتهاند.
تصویر پرندگانی که حلقه قدرت و فره شاهی را بین شاه سوار براسب و شاهک بلند قامت پیاده با لباس مجلل، در حالیکه دست چپ تکیه بر قبضه شمشیری استوار شده بر کمر و دست راست به حالت احترام بالا گرفته شده، بدون هیچ گونه نماد تزئینی تنها برای نمایش هیبت و هیمنه حضور شاه نقش شده است.
نقش برجسته خنگ اژدر ایذه مربوط به جایگزین شدن سبک چهرههای روبرو و برافتادن چهرههای نیمرخ در نقش برجستههای اشکانی است. در یک صحنه دیدنی در بیستون و نقشهای شیمبار و تنگ سروک نیز این سبک به کار رفته است.
نقش برجسته خونگ اژدر در سال 1385 توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره 13580 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
منبع
اطلس تاریخ ایران پیش از اسلام، نقش برجسته خونگ اژدر
رضا شمسآبادی بیدگلی، سرباز وظیفه و عضو گارد شاهنشاهی بود که در ۲۱ فروردین ۱۳۴۴، در ترور نا فرجام محمدرضا شاه پهلوی کشته شد.
زندگینامه
وی در ۹ اردیبهشت سال ۱۳۲۱ در قلعه شمسآباد نوشآباد به دنیا آمد. پدر وی علی اکبر که از اهالی شهر بیدگل از توابع کاشان بود و مادرش سیده منور نام داشت.
شمسآبادی در سن ۲۳ سالگی پس از اینکه چند بار معافی موقت گرفت به سربازی اعزام شد. وی تلاش زیادی کرد تا در گارد جاویدان شاه استخدام شود ولی به عنوان سرباز لشکر گارد شاهنشاهی در انجام وظیفه مشغول شد. او اعتقاد داشت «فقط مرجعیت شیعهاست که میتواند ملت را نجات دهد.»
ترور شاه
روز ۲۱ فروردین سال ۱۳۴۴ تصمیم گرفت محمدرضا پهلوی را در کاخ مرمر، ترور کند. اما به علت تأخیر چند دقیقهای شاه، نقشه وی عملی نشد. و استوار بابایی او را مورد هدف قرار داد، اما شمسآبادی او را به قتل رساند. سپس استوار آیت لشگری نیز بدست او کشته شد. شاه وقتی متوجه شد به سمت دفتر خود دوید. او نیز به دنبالش رفت اما با رگبار مسلسل نیروهای دفتر مخصوص شاه کشته شد. دولت سعی داشت این کار را به نیروهای چپ (کمونیستها) نسبت دهد تا بلکه آن یک موج تازه از جانب ملت قلمداد نشود.[نیازمند منبع] در مورد حادثه کاخ مرمر، چهارده تن به اتهام کوشش در انجام سوء قصد به جان شاه بازداشت و محاکمه شدند.[نیازمند منبع] میانگین سن دستگیر شدگان ۲۷ سال بود. همه آنها به خانوادههای متوسط تعلق داشتند، نیمی از آنها معلم یا دانشجو بودند.
بازتاب ویرایش
نویسنده تاریخ ۲۵ ساله ایران در این باره مینویسد:
با همه کوششهایی که پس از قتل منصور برای حفظ امنیت مملکت به عمل آمده بود روز ۲۱ فروردین ۱۳۴۴ سرباز وظیفه شمسآبادی، یکی از افراد گارد سلطنتی که در کاخ مرمر، مامور نگهبانی بود محمدرضا شاه را هنگامی که از اتومبیل در مقابل سرسرای کاخ پیاده شد، به رگبار مسلسل بست.
پیکر رضا شمسآبادی در مکانی نامعلوم به خاک سپرده شد تا نشانی از او باقی نماند. اما بعدا سنگ یادبودهایی از وی در شهر نوشآباد در جوار امامزاده محمد بن زید بن حسن مجبتی و نیز در گلزار شهدای کاشان و امام زاده هادی بیدگل قرار نصب شده است.
منابع
↑ دکتر باقر عاقلی. روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی. چاپ ماه منظر. تهران: مامک. ۱۸۳. ISBN 964-6895-53-0.
پایگاه خبری نوشآباد
سایت شهرداری نوشآباد
سایت جامع گردشگری کاشان