ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 |
میرزا یعنی میرزاده یا امیرزاده-فرزند امیر، شاهزاده، درعهد سربداران و تیموریان و صفویان ، میرزا به اول و آخر اسامی افزوده می گشت میرزا شاهرخ ، شاهرخ میرزا، میرزا بایسنفر، یعنی بایسنقر میرزا.
در عهد قاجاریه به آخر اسامی مثل محمدعلی میرزا، احمدمیرزا اضافه گشت .
میرزا درمعنای منشی، دبیر،شخص باسواد، شخص تعلیم یافته- که اگر به اول اسم اضافه می شد افاده احترام به فرد میگرفت.
میرزا بنویس:
منشی کم سواد، کاتب کم مایه،کسی که کار اداری مهمی ندارد، مشغول دفتر نویسی، سواد برداری،و مانند آن است .