ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 |
جناب آقای سید کاظم موسوی بجنوردی
رئیس محترم مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
بعد از سلام
من در عمر درازم بیشتر از 70 سال با کتاب و کتابخانه سروکار داشته ام و کتابخانه های فراوانی از کتابخانه فقیر مدرسه شوکتیه بیرجند که بیاد دارم فقط چندصد جلد تاریخ اسلامی جرجی زیدان داشت که عند اللزوم به دانش آموزان جایزه می دادند تا کتابخانه چند میلیونی کنگره آمریکا را دیده ام که بعد از اتمام تحصیلات تکمیلی در آن کشور من حدود 500 جلد کتاب جغرافیائی از انبار انبوه کتاب های مکررآن برای دانشگاه تهران به ارمغان آوردم. اکنون صمیمانه اعتراف می کنم در عمرم به هیچ کتابخانه ای مانند کتابخانه مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی دلبستگی نداشته ام و این دلبستگی به خاطر غنای کتابخانه که به عقیده من یکی از بزرگ ترین در نوع خود است بخصوص در منابع پژوهش، آماده بودن در ودیعه دادن کتاب و بالاخره برخورد دوستانه رئیس و کارمندان آن است.
من آرزو داشتم که بتوانم کمک چشم گیری به کتابخانه مورد ستایشم بکنم ولی متاسفانه کتابخانه 5000 جلدی من شامل 1500 نقشه جغرافیایی در سال های اول بعد از انقلاب به علل معلوم بفروش رسیده و از دو سه هزار کتابی که بعد از فروش آن به دستم رسیده 1200 جلد کتب درسی دانشگاهی را به کتابخانه دانشگاه بیرجند که وجود علمی خود را مرهون معارف آن حدود می دانم اهداء کرده ام و اکنون در همان حدود کتابهای نخبه مانده را که بیشتر به زبان های خارجی است همراه مقداری اسناد و مدارک که در طول سالها جمع آوری شده را با ذکر اینکه «چه کند بی نوا همین دارد» با صمیمیت قلبی و احساس اینکه اندکی از آرزوی مرا برآورد به کتابخانه مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی تقدیم می کنم و امیدوارم مورد قبول جنابعالی قرار گیرد.
محمدحسن گنجی
استاد ممتاز دانشگاه تهران
20/2/89
-----------------------
در ادامه نظر کارشناسان و همکاران آمده است :
روح استاد گنجی شاد
کاش اکنون هم سعی مضاعف میکردیم که اعتماد فرهیختگان کهن را به مراکز دولتی بیشتر می کردیم به خصوص به کتابخانه و مرکز اسناد ملی
کاش می شد مجلس قانونی تصویب می کرد که همه استانها صاحب نمایندگی مرکز اسناد و کتابخانه ملی می شدند
کاش می شد ریاست کتابخانه ملی با رایزنی هایی که دارند و اقدامات خوبی که تاکنون انجام دادند این مهم را هم به سرانجام میرساندند که همه استانها صاحب شعبه می شدند..شاید خیلی از اوراق تاریخی توسط خیلی ها نگهداری می شوند و دوست دارند در وطن خودشان این اسناد سر و سامان بگیرند..
کاش می شد قانونی تصویب گردد که بودجه ساختمان و خیلی موارد دیگر در ارتباط با راه اندازی ساختمان آرشیو در مابقی استانها گردن استانداری ها و یا شهرداری ها می افتاد ..
تعجب می کنم که چرا برای بعضی ها افتتاح شعبه ای از آرشیو در بعضی استانها مهم افتاده و راه اندازی شده در بیشتر استانها نه..
مگر چه تفاوتی دارند با هم استانها ...
که یکی باید این شعبه مهم را دارا باشد یکی نه؟؟
باز هم امیدواریم در این مورد تبعیض بر طرف شود..
------------------------------------------------------------------------------
این مطلب مورد اقبال اندکی از همکاران واقع و در ادامه نظرهای کارشناسان را شاهد باشید:
عنوان: کیفیت یا کمیت
پاسخ به پیشنهاد:
همکار گرامی!
داشتن نمایندگی در استانها به عنوان هدف دراز مدت خوب است اما آیا بهتر نیست بر کیفیت کار بیافزاییم؟!
اگر دغدغه شما جلب اعتماد فرهیختگان است، آیا ایشان به تعداد نمایندگی اعتماد میکنند یا کیفیت کار؟
اگر کثرت نمایندگی باعث جلب اعتماد بود صاحبان خودرو هرگز خودروی خود را به تعمیرگاههای متفرقه نمیبردند بلکه فقط به نمایندگی های مجاز با تعداد کثیرشان مراجعه میکردند در حالیکه معمولا افراد تا مجبور نباشند به نمایندگی مجاز مراجعه نمیکنند. حداقل در مورد خودروهای ایرانی ؛)
---------------------------------------------------------------------------
عنوان: هر دو مهم است
پاسخ به پیشنهاد:
همکار گرامی!
مساله خیلی پیچیدهای مطرح نشد که مثال ایرانخودرویی در آن به میان آید.دغدغه فرهیختگان و همچنین عده زیادی دانشجویان بومی هر استان که علاقه خاصی به آب و خاکشان دارند راهاندازی نمایندگی آرشیو است.کیفیت آرمان همه هست و دستیافتنیست.آیا کتابخانه ملی از ابتدا که بنا شد کیفیت اکنون را داشت؟!
ایجاد نمایندگی تا حدودی اعتماد فرهیختگان و دیگر اقشار را هم به همراه خواهد داشت به طور مثال در مرکز فارس از روزی که راهاندازی شد تاکنون هزاران برگ سند تاریخی/کتب خطی و مفید اهدا شد به همراه دیگر فعلیتهای مفید و ارزشمند..
و هنوز هم در تلاش برای کیفیت بهتر است. در صورتی که نمایندگیها به درستی جهت داده شوند و منابع متناسب با نسل فرهیخته و پژوهشگر جمع آوری شود به مرور کیفیتی که برتر از کمیت آمده پدید ؛پدیدخواهد آمد..
چرا باور نداریم؟ و همیشه خیلی موارد مهم را جزو برنامه دراز مدت در نظر میگیریم چرا همین الان نه؟
در کار خیر هم حاجت هیچ استخاره نیست../ احسانی مقدم
--------------------------------------------------------------------------
عنوان: موافقم
پاسخ به پیشنهاد:
با نظر جناب آقای احسانی مقدم موافقم والبته به عینه دیده ایم که در مناطق ومراکز استانها از جمله اصفهان که درحدود بیش از بیست اهداگر سند داشته ایم ،تمامی این افراد اصرار داشتند که اگر این اسناد درهمین اصفهان نگهداری شود وبه عنوان آرشیو منطقه ای باشد اسناد خود را اهدا خواهند کرد. همچنین ادارات استان نیز به کارشناسان مدیریت اعتماد بیشتری در تعیین تکلیف اسناد نشان می دهند. مناطق با جلب اعتماد افراد به بدلیل قرابت با صاحبان اسناد چه اهداگران وچه ادارات نقش بزرگی درپیشبرد اهداف سازمان داشته اند.
---------------------------------------------------------------------------
عنوان: خدا را شکر
پاسخ به پیشنهاد:
من هم امیدوارم با جهت دهی درست مراکز استانی و تجهیز و ایجاد مخازن استاندارد اولا شرمنده فرهیختگان اهدا کننده نشویم ثانیا به سطحی برسیم که سازمان اسناد و کتابخانه ملی اولین گزینه برای اهداء اسناد ارزشمند ملی و منطقه ای باشد.
---------------------------------------------------------------------------
عنوان: انشاءالله
پاسخ به پیشنهاد:
امیدواریم؛امیدواریم مقامات هم در این گفتگو با موضوع ذکر شده در صورت امکان و داشتن وقت، نقشی داشته باشند .چرا که نظر و تصمیم نهایی با این عزیزان خواهد بود..
---------------------------------------------------------------------------
عنوان: درآمد زایی
پاسخ به پیشنهاد:
با سلام خدمت همه همکاران عزیز
از نظربنده حقیر
اولین قدمی که باید در این راه برداشت درآمد زایی برای سازمان می باشد تا بتوانیم علاوه بر بوجه دولت ی در امد دیگری داشته باشیم کیفیت کار نیاز به هزینه دارد
تنها جمع آوری سند نیست . و آن هم سند هایی که از نظر خیلی ها خوب نیستند .بعد اعتبار سازمانی یعنی اینکه سازمان ها ودستگاه های دیگر به ما نیاز داشته باشند و تنها حلال مشکلات کتاب و سند برای دیگران نباشیم مثلا در زمینه فیپا و در زمینه چاپ کتاب و اینکه همایش های که دستگاه های دولتی برپا می کنند و
می توان به داشتن موزه کتاب و سند اندیشید .و حتی می توان به آزمایشگاه های چند منظوره ومرجع فکر کرد تا محققان همزمان از یک پژوهشکده عظیم با تجهیزات علمی عملی استفاده نمایند نه اینکه بیایند از پایان نامه ها و مقاله ها کپی برداری کنند.و اینجاست که فرهیختگان به مااعتماد خواهند کرد .
-------------------------------------------------------------------------
عنوان: اندیشگاه فرهنگی
پاسخ به پیشنهاد:
با سلام
اندیشگاه فرهنگی که در همین مدت اخیر جزو برنامه های مهم سازمان بوده است باعث حضور صاحب نظران و نخبگان و اندیشمندان و فرهیختگان کشور در کتابخانه ملی شده است.
پایه گذاران این سیاست و تدبیر ارزشمند جای تمجید و تشویق فراوان دارند.
----------------------------------------------------------------------
عنوان: اندیشگاه در همه استانها..
پاسخ به پیشنهاد:
اندیشگاه فرهنگی اگر در کنار وظایفی که دارد جهت معرفی کامل و اهمیت این سازمان فرهنگی در دیگر استانها هم قدمی بردارد عالیست چرا که بعضی ها (مسوولین و دانشگاهیان و اساتید..)نام این سازمان بزرگ و اهدافش را هم حتی نمیدانند و نمیشناسند یا رغبتی نشان نمیدهند. به عنوان نمونه این حقیر در چند مدت پیش از ۱۴۰نفر مسوولین و فرهیختگان چند شهرستان یک استان .. برای راه اندازی آرشیومنطقهای امضاء جمع آوری وبرای ریاست محترم سازمان ارسال نمودم که برای نصف این افراد میبایست توضیح از اهداف این سازمان را میدادی و اینکه چه نوع کتابخانه ایاست! و در نهایت با مصوبه مدیران محترم مبنی بر عدم راهاندازی نمایندگی درمابقی استانها روبرو شد.. /احسانی مقدم
------------------------------------------------------------------------
عنوان: راهکارهای اعتمادوجلب توجه فرهیختگان به کتاب وسند
پاسخ به پیشنهاد:
باسلام وعرض ادب حضورهمکاران ارجمندوتبریک ایام
نخستین حرکتی که برای بالندگی درخت تنومندسازمان وجلب اعتمادبایدانجام داد،این است که پاسخگو،نقدپذیرومسئولیت پذیرباشیم ودرهرشرایطی قانون رارعایت کنیم.هدایت ونظارت بیشترمدیریت های استانی ازابزاراصلی کارمی باشد.درآمدزایی به هیچ عنوان ازوظایف این سازمان فرهنگی نیست.
-------------
پاسخ به پیشنهاد:
به نظر من بیش از هر چیز سازمان باید وظایف خودش را بشناسد و به آنها عمل کند. هر سازمان و تشکیلات دولتی برای ایفای نقشی خاص ایجاد میشود و لذا توجه به نفس وجودی آن اهمیت دارد.
حتما همه ما تجربه کرده ایم فروشگاههایی را که دارای ویترین های خوش آب و رنگی هستند و مشتری را به داخل هدایت میکنند، اما در داخل آن خدمات مناسبی برای جلب مشتری وجود ندارد: فروشندگان بیحوصلهاند و از آداب برخورد با مشتری و جلب نظر آنها بیبهره؛ اجناس فقط رنگ و روی دلپذیری دارند و از کیفیت برخوردار نیستند؛ امکان دسترسی به کالا بدون حضور فروشندگان وجود ندارد و فروشندگان بالای سر مشتری می ایستند و دستشان را روی کالا میگذارند تا مبادا جنسشان به سرقت رود؛ قیمت ها هم مناسب نبیست و به نظر بیش از ارزش واقعی کالا قیمتگذاری شدهاند. در یک عبارت به نظر میرسد این فروشگاه مشتریان خود را خیلی پیاده فرض کرده و فکر کرده هرطور که بخواهد میتواند با آنها رفتار کند ولی غافل از این که فروشگاههای دیگری وجود دارند که به حقوق مشتریان خود احترام میگذارند و همه گونه امکان یک خرید خوب را دراختیار او میگذرند، حتی حاضرند در برخی مواقع کالای خود را به نصف قیمت واقعی آن، به فروش رسانند چرا که میدانند در این صورت فروشگاه آنها مملو از مشتری خواهد شد و منفعت واقعی نصیبشان خواهد شد.
در یک سازمان هم همین اتفاق میافتد؛ چنانچه سازمان از اهداف اصلی حود منحرف نشود؛ کالای خود را با شرایط خوب به مشتری عرضه کند، فروشندگان کالایش -که همان کارکنان هستند - را تربیت نموده و حدود انتظارات را به آنها اعلام نماید، به کارکنان و مشتریانش تنها به چشم ابزار نگاه نکند بلکه آنها را سرمایههای واقعی خود بداند، بسیاری از جذابیتها خودبخود اتفاق خواهد افتاد و افراد متخصص متوجه سازمان خواهند شد. وجود چنین تشکیلاتی نیاز همه متخصصان و کارآشنایان است. البته حرف در این مورد بسیار است.
باآرزوی موفقیت شما
سلام
آیا امکانش هست که وبلاگ بنده رو لینک بفرمایید؟